ادله دعوت امام احمدالحسن برای مسیحیان
ادله دعوت امام احمدالحسن برای مسیحیان
با بررسی آیات کتاب مقدس ثابت میگردد که «احتجاج به نصوص فرستادگان گذشته (وصیت)»
یکی از راههای ثابت شناخت فرستادگان خداوند میباشد و حجتهای الهی در هر
زمان به آیات مربوط به خود در مکتوبات انبیای پیش از خویش اشاره میکردند.
فرستاده عیسی مسیح -احمد الحسن- نیز به
همان قانونی احتجاج کرد که عیسی مسیح و یحیی نبی و همه فرستادگان الهی از
آن برای اثبات حقانیت خود استفاده کردند. او به نصوص متعددی که در ارتباط
با وی بیان شده بود، اشاره کرد. از جمله:
«بره»: مکاشفه باب ۴ و ۵ / مکاشفه ۱۴ : ۱ / مکاشفه ۱۹ : ۱۱
«پسر نرینه»: مکاشفه ۱۲ : ۵
«پسر انسان»: متی ۲۴ : ۲۷
«منجی از بصره»: اشعیا ۶۳
«تسلی دهنده»: یوحنا ۱۶ : ۸ – ۷
«غلام امین»: متی ۲۴ : ۴۷ - ۴۵
به یاد داشته باشیم که یحیی نبی تنها با یک نص، حقانیت خویش را ثابت کرد:
یوحنا ۱ : ۲۳ : «[یحیی] گفت: من صدای ندا کنندهای در بیابانم که راه خداوند را راست کنید، چنانکه اشعیا نبی گفت».
در واقع وی به این آیه اشعیا ۴۰ : ۳ احتجاج نمود:
«صدای ندا کنندهای در بیابان، راه خداوند را مهیا سازید و طریقی برای خدای ما در صحرا راست نمایید».
حال که برای «احمد الحسن» چندین برابر
یحیی نص و تاکید وجود دارد، آیا یک مسیحی عاقل و با انصاف می تواند او را
رد نماید؟! و اگر رد کند دیگر به چه چیزی معتقد است؟!
همچنین به جستجوی راهی دیگر برای شناخت حجت های الهی در کتاب مقدس می پردازیم یعنی "علم" ، زیرا بارها شاهد «علم و حکمت» منحصر به فرد فرستادگان خداوند بودیم.
و از احمد الحسن نیز نزدیک به ۵۰ جلد کتاب
موجود میباشد که در آن از اموری تازه و عظیم سخن گفته است که کسی جز
فرستادگان الهی قادر به بیان آن نمیباشد. وی در کتاب هایی همچون «نامه
هدایت» و بخشهایی از «پاسخهای روشنگرانه» به دلایل حقانیتش در کتاب مقدس
پرداخته، و در کتاب «سیزدهمین حواری» تفاسیر گوناگون مفسرین مسیحی از آیات
مختلف کتاب مقدس را با دلایل محکم رد؛ و پرده از راز برخی از آن آیات
برداشته است.
همچنین او کتاب علمی منحصر به فردی در
پاسخ به خداناباوران به نام «توهم الحاد» نگاشته، و بزرگان الحاد را برای
اولین بار در تاریخ به چالش جدی کشیده است.
احمدالحسن نشانهای دیگر از نشانههای
حجتهای الهی را نیز دارد و آن، «اقرار به حاکمیت الهی و دعوت به آن» است.
با بررسی آیات کتاب مقدس واضح میگردد که فرستادگان خداوند، حاکمیت را تنها
مختص به مالک حقیقی عالَم میدانستند و همگان را بسوی آن دعوت میکردند.
و امروزه تنها کسی که حاکمیت «مردم بر مردم» را رد کرده، و شعار «حاکمیت خدا» را سر داده است؛ جز فرستاده عیسی مسیح کسی دیگر نمیباشد.
بر یک مسیحی واجب است که در آنچه که
احمدالحسن آورده است، تدبر نماید و خود را از تعصب و تنگ نظری، رها
گردانیده و حقیقت را بپذیرد که اگر او را رد نماید، در حقیقت تمامی
فرستادگان الهی را رد کرده است؛ چرا که دلایل حقانیت او نه تنها همان است
که انبیای مورد قبول مسیحیان آوردهاند؛ بلکه وی بسیار محکمتر از آن
انبیاء، حجیت خویش را ثابت کرده است.
Komentar
Posting Komentar